خادم حرم گفت: «آقا عکس انداختن جزو آداب زیارت نیست». توی اون شلوغی فکرم رفت سمت اون عکسی که از ضریح گذاشته بودم توی اینستاگرام.
اردوی مشهد بین دو ترم رو بعد از سالها رفتیم و مثل خیلی کارهای دیگه حسرت خوردیم که چرا الان؟ بیش از سه سال بود که نتونسته بودم برم مشهد. یک اردوی سه روزه.
توی زندگی بعضی آدمها یک سری الگوی تکراری پیدا میکردم همیشه و دردناکترین لحظه زمانیه که توی زندگی خودت متوجه این الگوها بشی. الگوهایی با دورهی تناوب چند ساله. که هر بار فکر میکنی دیگه با دفعات قبلی فرق داره ولی اگه کمی از دور به قضیه نگاه کنی ... .
خیلی سخته که بفهمی واقعا تکرار همون اتفاقات گذشتهس یا این بار فرق داره. نمیتونی این افکاری که الان اینقدر برات مهم به نظر میرسن آیا چند سال دیگه از یادآوریشون حس حماقت بهت دست خواهد داد یا نه؟
یادمه یه دوستی در مورد استخاره میگفت که حجت نداره و پسفردا کسی بهت نمیگه چرا برخلاف استخاره عمل کردی ولی اگه برخلاف عقلت عمل کنی باید پاسخگو باشی. داشتم فکر میکردم شاید اگه جواب استخاره منفی باشه منم به همین دیدگاه برسم!
حالا البته اون دوست انگار کارش درست شده شکر خدا و چشماش برق میزنن.
هیچی.