سالها پیش یه فیلم تلویزیونی از شبکه چهار میدیدم که مرد نقش اول فیلم میگفت آدما یک سری کارهای بیمعنی رو تکرار میکنن و بعد از مدتی این کارهای بیمعنی، معنی پیدا میکنن و میشن سنت! کارهای سادهای مثل اینکه هر ماه بری شمارهی جدید فلان مجله رو بگیری و بیاری بشینی روی یک نیمکت و یک بستنی بگیری با همون طعم همیشگی و شروع کنی به ورق زدنش. این کار ساده وقتی چندبار با همون جزئیات تکرار میشه، تبدیل میشه به یک سنت. دیگه روی اینکه چندمِ ماه بری حساس میشی. از چند روز قبل آماده میشی براش.
امروز رفتم سرم رو با ماشین شمارهی ۶ کچل کردم. چند روز پیش میخواستم سنتشکنی بکنم و زودتر کچل کنم. الان به صورت دقیق مطمئن هستم که از دوم دبیرستان هر سال ۱۴ فروردین کچل کردم. میشه ۷ سال! دوست دارم تا سالهای بعد هم ادامه بدم این سنت رو. سنت حسنهای هم هست! یه جور هرس کردنه! درسته یه کمی قیافهم عجیبتر میشه ولی به راحتیش میارزه.
قبلن یک پست نوشته بودم در مورد فواید کچل کردن که توصیه کردم حداقل سالی یکبار کچل کنید. البته من تقریبن حداقل فصلی یک بار کچل یا کوتاه در حد کچل میکنم موهامو. جالب بود که اون پست جزو پستهای پر مخاطب بود!
باید آماده بشم که دو سه ساعت دیگه راه بیفتم برگردم تهران. یا بیام تهران. یا برم تهران.