اگه یه روزی به جایی رسیدی که احساس کردی دیگه هیچ چی آرومت نمیکنه ، دیگه نه دوستات ، نه آهنگات ، نه فیلم و سریال و نه سیگار ، نه بیرون گشتن ، نه اینترنت ، ... .

یه لحظه این غل و زنجیر الکی رو بکن و ژست روشن فکری و غیره رو بذار کنار ، بگو قدیما یه چیزایی بود که باهاشون زندگی شیرینتر بود. حداقل این یه لحظه یه یادی بکن از اونا.

شاید پریشونی این روزهات به خاطر همین فاصله ی خودساخته س! (هر کسی کو دور ماند از اصل خویش / باز جوید روزگار وصل خویش)

برگرد پیش خدا. حتی شده برای همون یه لحظه . حتی شده فقط به خاطر آرامش خودت. 

یادت بیار اون روزا چقدر آرامتر بودی. حداقل برای یک لحظه قبول کن همه اون چیزای قشنگ رو که زمانی بهشون باور داشتی و الان ... .

این احتمال رو هم بده که شاید همه اون چیزا درست بودن . دست بردار از این تریپ ِ ... .

 

أَلَا بِذِکْرِ اللَّـهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ 

 

البته من کی باشم بخوام توصیه بکنم. بیشتر جنبه ی یادآوری داشت برای خودم و شاید کسی که احساس میکنم اونم مثه منه.