دیشب (البته بهتره بگم امروز) سه تا خواب جالب دیدم.(حداقل این سه تارو یادمه!)
اولیش این بود که مهمون اومده بود برام. بعد نمیدونم من چرا هول هولکی پذیرایی میکردم! مهمون هم یه جورایی ناشناس بود.
دومیش این بود که زمین رو میکندیم یه چیزی بیاریم بیرون. یه جای قدیمی و مخروبه بود.
سومیش: یه خونواده قرقی گرفته بودم!! بعد اینا خودشونو زده بودن به موشمردگی . بعد من بردم حیاط و یکیشون پرید رفت!