خب ۱۴ فروردین طبق رسم هر ساله برای نهمین سال پیاپی رفتم سرم رو کچل کردم. دیگه فکر کنم کمکم باید به فکر یک کمپین برای این سنت باشم!
۱۶ام هم برگشتم تهران. کار و درس شروع شده.
فردا میانترم نظریه اطلاعات دارم و الان دارم میخونمش! حیف درس به این قشنگی که تا حالا نخوندمش! :))
اگه الان در عرض چند دقیقه این پست رو ننویسم معلوم نیست بمونه برای کی.
جمعه هم با حسین رفتیم موزهی ایران باستان. فرض کن یه چیزایی بود از ۴-۵ هزار سال پیش یا حتی پیش از میلاد! فکرشو بکن! یه حس بیهودگی عجیبی بهم دست میداد! فکر کن این زمین چند هزار سال دیگه هم قراره باشه همینجوری! فکرشو بکن!